به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغاربه نقل از دانا اين روزها فضاي ملتهب برخي رسانه هاي جيره خوار استکبار و تابلودار در عرصه اپوزيسيوني نظامجمهورياسلامي، با همکاري پياده نظامهاي خود در داخل در جهت شکستن حصر سران فتنه در تلاطمي عجيب به اجراي راهبردهاي متفاوت دست زدهاند. اين فضاي به وجود آمده بعد از روي کار آمدن دولت يازدهم که شايد در بسياري از فعالين فتنه آلود ايجاد شوق و اميد براي آزادي زندانيان سياسي حوادث 88 و رفع حصر سران فتنه شد، تولدي دوباره را تجربه کرد.هر چند که انتخابات 92 مهر ابطال بر همه ياوهگوييهاي سران فتنه زد و تاييدي بود بر محکوميت سران فتنه، ولي در کمال سودجويي و استفاده از ظرفيت به وجود آمده، زبان هاي آلوده به دشمني با نظام و حاميان بيبصير و بعضاً کينهتوز سران فتنه، بر کوس آزادي آنها مي کوبند، بي آنکه هزينه هاي ايجاد شده در سال 88 را به حساب خود نويسند يا درصدد جبران خسارات شوند و زبان عذرخواهي را پيشه کنند. بعد از آزادسازي اخير تعدادي از زندانيان سياسي، اين موج، قوت زيادي يافت تا با اهرم فشار جديد، در پي رسيدن به مقصود خود باشد.
اين روزها جريان فتنه با ترتيب دادن ديدارهاي دسته جمعي و گسترده با زندانيان سياسيِ آزاد شده و گفتوگوي تدريجي با آنها و بازتاب هرمي آن و گفت و گو با وابستگان زندانيان سياسي و ادعاي دروغين مستولي شدن بيماري و درد و ضعف بر آنها، مسير هدفدار خود را پيش مي برد.
شايد در اين اثناي ملتهب، که هر مريضدلي را شوق سوء استفاده از ظرفيتهاي ايجاد شده، گرفتهاست، تکرار مکررات چند، راجع به سران فتنه واجب آيد:
1- سال 88 بهترين ظرفيت براي تو دهني به نظام سلطهاي که ايران اسلامي را در چشم انداز 10 ساله خود روبه زوال ميدانست و منتظر به ثمر نشستن اقدامات خود در انحراف افکار عمومي و اقبال نسبت به نظام مقدس بود. حضور حداکثري ملت،تو دهني عظيمي به مخالفان و معارضان بين المللي شد. ايجاد فضاي غبارآلود و متشنج کردن آن در اين برهه آرزوي نظام سلطهاي بود که آن روز نگران از حضور مردم شده بود. اين فضا را که دقيقاً مخالف با مصالح نظام بود به دست عدهاي ايجاد شد که بارها مورد حمايت صريح مقامات امريکايي و صهيونيستي قرار گرفت. سران فتنه آغاز کننده نقشه راه دشمن شدند.
2- سران فتنه در عين حالي که خود را در داخل بدنه نظام تعريف ميکردند، قوانين را تا جايي قبول داشتند که منافعشان را تامين کند و آنجا که در لابهلاي قوانين بنبستي براي منفت جويي يافتند خود را در معرکه مقابله با نظام گير انداخته و چارچوب ها را شکسته و از قاعده نظام خارج شدند. مقام معظم رهبري در23 تير 89 صراحتاً بر اين قضيه تاکيد کردند:" آن کسانى که اين نقشهى کلى را که متبلور است در قانون اساسى و حکميت قانون و داورى قانون، قبول دارند، جزو مجموعهى نظام اسلامى هستند. آن کسانى که اينها را رد ميکنند، کسانىاند که خودشان به دست خودشان صلاحيت حضور در نظام اسلامى را دارند از دست ميدهند و صلاحيت ندارند. کسانى که حاضر نيستند قانون را تحمل کنند، کسانى که حاضر نيستند اکثريت را قبول کنند، کسانى که آن انتخابات عظيم چهل ميليونىِ مايهى افتخار را زير سؤال ميبرند، يک نقطهى قوّت را براى نظام ميخواهند تبديل کنند به يک نقطهى ضعف، اينها در واقع دارند خودشان، خودشان را از اين کشتى نجات - که نظام اسلامى است - بيرون مىاندازند؛ والّا هيچ کس نميخواهد کسى را از کشتى نجات بيرون بيندازد."
3- جاه طلبي و مقام پرستي و کوته بيني سران فتنه باعث شد نظام تا پرتگاه به هم ريختي و هرج و مرج پيش رود که اين آرزوي هميشگي نظام استکبار و سلطه است. چنين کساني که حاضر مي شوند به مصلحت کشور و حقانيت يک راه مستقيم پشت کنند و صداي سرمستي و شوق دشمنان نظام را بشنوند ولي حاضر نباشند از کجراهه خود دست بردارند و فيل مست هوا و هوس را سرکشانه در راه نابودي نظام و تخطئه اصول و ارزشهاي آن به کار گيرند، آيا مي شود آنها را آزاد و رها کرد که در بطن نظام به فعاليت مشغول باشند؟رهبر معظم انقلاب در 6 آبان 88 در رابطه با سران فتنه چنين مي فرمايد:" اين کسانى که شما بهشان ميگوئيد سران فتنه، کسانى بودند که دشمن اينها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبايستى انسان بازيچهى دشمن شود؛ بايد فوراً قضيه را بفهمد. اگر اول غفلتى کرده است، وسط کار وقتى فهميد، بلافاصله بايستى راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلى ديگرانى بودند که طراحى کرده بودند، به خيال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقيقت دين، حتّى شعارهاى دينى هم باقى نمانَد؛ برنامه اين بود. طراحى اين بود که اگر توانستند قاعدهى دولت را به شکل مطلوبِ خودشان بچينند، که بعد از آن، راه حرکتشان روشن بود که چه کار ميکردند؛ اگر هم قاعدهى حکومت و دولت طبق ميل آنها چيده نشد و برايشان ممکن نشد، کشور را به آشوب بکشانند؛ با خيال خودشان - من يک وقتى گفتم - کاريکاتور انقلاب اسلامى را درست کنند؛ مثل سايههائى که حرکت يک قهرمان را تقليد ميکنند، اداى قهرمانها را، اداى انقلاب را در بياورند؛ برنامهشان اين بود. ملت ايران توى دهن اينها زد و بساط اينها را جمع کرد." پس بايد چنين پنداشت که اگر امروز حصري سران فتنه را در برگرفته است، جزء عنايات نظام مي باشد و ماندن آنها در اين حصر را ميتوان جزء اوجب واجبات دانست.
4- اين روزها به وفور از رابطه با آمريکا صحبت ميشود و شايد باز دندان طمع بازگشت آمريکا به ايران تيزتر از قبل گشته است. آنچه که بايد گفت نگاه آمريکا به امثال سران فتنه براي پهن کردن فرش قرمز براي امريکا، يک نگاه واهي است چرا که عظمت نظام جمهوري اسلامي ارتباط مستقيمي با ملت دارد. اين ملت با حضور و لحظه شناسي دقيقشان، آرايش صحنه دشمن را بر هم زده و مطلوب دشمن را به باد فنا داده است. بصيرت ملت در اين دوره از بصيرت خواص پيشي گرفته و هيچ نيرويي توان تقابل با اين ظرفيت تدافعي نظام را ندارد. ديگر مساله رابطه با آمريکا و غيره نيست مساله اصلي بايد ارسال نسخه صحيح حکومت داري- که همان نظام ولايت فقيه است- و صدور انقلاب اسلامي به سرتاسر جهان باشد. مخلص کلام؛هويت و امنيت و مصلحت نظام اوليتر از همه چيز ميباشد. اگر قرار است خدشهاي از سوي کسي بر اين سه اصل وارد آيد، اغماض و بخشش بر آن، ظلم بر ملت مقاوم و انقلاب کرده ايران است.
فرهاد نظريان